آنگونه سخن گوی که ذهنت را غرور نگیرد، بدنت آرام باشد و دیگران در آرامش.
زندگی نامه کبیر | عارف و صوفی هندی
کبیرا از برجسته ترین شاعران و عارفان هند است. هم صوفی است و هم یوگی؛ هندوان، سیک ها و مسلمانان به یک اندازه او را دوست دارند و مرتبه والای روحانی او را ارج می نهند. اشعار کبیر بسیار ساده اند و اما در نوع خود بی نظیر؛ گونه ای که او بی همتا، مقدس و در عین حال نه بسیار دور از دسترس درک انسان می سراید، از سرشت روحانی او می گوید. جایگاه اشعار کبیر در موسیقی کلاسیک هندی تا اندازه ای است که بدون استثنا تمام خوانندگان آواز کلاسیک هندی، اجرایی را به اشعار او اختصاص داده اند و راگای “کبیر بهایراو” به او تقدیم شده است.
ادامه خواندن “زندگی نامه کبیر | عارف و صوفی هندی”
در وجود من ماه است | شعر از کبیرا عارف هندی
ماه درون من می درخشد، اما چشمان نابینایم یارای دیدن آن ندارد؛
در وجود من ماه است و خورشید نیز هم.
طبل نواخته نشده جاودانگی درونم به صدا در آمده، اما گوش هایم را توان شنیدش نیست.
ادامه خواندن “در وجود من ماه است | شعر از کبیرا عارف هندی”
در جستجوی او | شعر از کبیرا عارف هندی
کجا در جستجوی من هستید ؟ من همراه شمایم
نه در زیارت، نه در تمثال ها و نه حتی در چله نشینی،
ادامه خواندن “در جستجوی او | شعر از کبیرا عارف هندی”
باغ درون | شعر از کبیرا
به باغ گل نرو، از آنجا که باغی از گل در درون داری
بر هزار گلبرگ نیلوفر آبی بنشین
و نگه کن زیبایی را که اندرون داری
سرای معشوق | شعر از کبیرا
ای دوست، آن سرا بیهمتا است،
جایی که معشوق من در آنجا است.
در آنجا غم و شادی وجود ندارد،
همچنین حق و باطل هم
نه تقوی و نه گناه.
ادامه خواندن “سرای معشوق | شعر از کبیرا”